Kmove همه چيز از كره! |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 1:35 :: نويسنده : khashi
مدتی پیش لی جونکی در هونو لولو مشغول فیلمبرداری برای ایستگاه تلوزیونی ژاپن بود.البته در اخرین حضور رسمی اش در منطقه حافظتی لوییس وویتون ،اتفاق بدی افتاد که بعدها مدیر برنامه اش برایم گفت و شرم اور بود.سوتفاهم بزرگی شده بود و میدونستم که همش به خاطر همین مهمونی بوده.من توی مجله هام جزییات رو منعکس کردم چون قبلا میخواستم نذارم کسی بفهمه و اون حرفا رو پیش خودم نگه دارم ولی بعد دیدم تبعاتش روی لی جونکی اثر گذاشته برای همین منتشر میکنم.
س:سلام جونکی،چطوری؟(دست میدیم) ج:سلام خوبم(میخنده) س:منو میشناسی؟ ج:اره که میشناسم ،اسمتم بلدم س:جدی؟(میخندم) ج:اره س:این همه راه اومدم تو رو ببینم،یه نفر از اچ ای اف اف کمکم کرد ج:دوستته؟(تعجب کرد) س:نه مسئول تدارکاته مراسمه، ج:اها س:فکر میکنی کی سریال جدیدتو شروع کنی؟ ج:منظورت ایلجما هست؟ س:اره ج:فکر کنم نوامبر س:نوامبر؟ کی ؟اولش ،وسطاش،اخراش؟ ج:نمیدونم س:منتظرم ،شاید موقع فیلمبرداری بیام ببینمت ج:باشه س:بعد از سریالات میری مسافرت؟ ج:شاید..شاید ایندفعه بیام سنگاپور س:شوخی میکنی(تعجب کردم و چشمام گرد شد) س:اره دارم شوخی میکنم(ابراز احساسات منو دید و لبخندزد اون روز عصر که به هتل برگشتم با خودم فکر کردم چقدر انگلیسی لی جونکی خوبه نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
![]()
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |